- همه /
- مقاله /
- عرفان معاصر
تاملی بر آموزشهای دونخوان - ۱
چکیده
کاستاندا به عنوان دانشجوی کارشناسی ارشد مردمشناسی در دانشگاه UCLA پژوهش دامنهداری را دربارهی گیاهان دارویی و طبی آغاز میکند و برای تحقیق میدانی به جنوب غرب آمریکا و آریزونا سفر میکند تا...
تأملی بر آموزشهای دونخوان - ۱
تفسیری بر مقدمهی کتاب آموزشهای دونخوان نوشته کارلوس کاستاندا
مصطفی نصیری
معمولا نویسندههای مطرح دنیا، مقدمهی کتاب را زمانی مینویسند که کل کتاب ساختار و شکل خودش را پیدا کرده باشد. به این معنا، نویسنده در مقدمهها خلاصهای از محتوای کتاب یا توضیحی موجز در مورد کل مفاهیم مورد اشاره را ذکر میکند تا به عنوان شاهراهی برای فهم کتاب بهکار آید. کاستاندا هم ظاهرا بعد از نوشتن کتاب «آموزشهای دونخوان؛ طریق معرفت یاکی» ، مقدمهای برای آن نوشته که میتوان آن را به ۴ بخش کوچکتر تقسیم کرد. این مقدمه از این نظر دارای اهمیت است که اشارهای کوتاه به چند موضوع اساسی ساحری در آن آمده است. به همین منظور، تامل روی مقدمه این کتاب، میتواند دریچهای به سوی فهم درست کتاب و دنیای کاستاندا باشد. بخش مقدمهی کتاب را میتوان به چهار بخش کوچکتر تقیسم کرد که در آن به موارد زیر اشاره شده است:
۱ – دیدار سرنوشتساز کاستاندا با شمن سرخپوست یاکی
۲ – دیابلرو و بروحو
۳ – اشیاء قدرت و همزادها
۴ – گیاهان توهمزا
۱ - دیدار سرنوشتساز کاستاندا با شمن سرخپوست یاکی
کاستاندا به عنوان دانشجوی کارشناسی ارشد مردمشناسی در دانشگاه UCLA پژوهش دامنهداری را دربارهی گیاهان دارویی و طبی آغاز میکند و برای تحقیق میدانی به جنوب غرب آمریکا و آریزونا سفر میکند تا اطلاعاتی را از سرخپوستان این منطقه دربارهی گیاهان دارویی و طبی بهدست آورد. او که در زمینهی جمعآوری گیاهان طبی تحقیقات و مطالعات کاملی را در دانشگاه لوس آنجلس انجام داده بود، از طریق دونخوان میخواست اطلاعات جامعتری دربارهی گیاهان طبی بهویژه نوعی کاکتوس توهمزا به نام پیوته بهدست بیاورد. کاستاندا در سال ۱۹۶۰ از طریق دوست و راهنمای تحقیقاتی خودش به اسم بیل با پیرمردی سرخپوست که اهل سونورای مکزیک بود آشنا میشود. بیل میدانست که دونخوان دانش زیادی دربارهی گیاهان طبی و پیوته دارد. در این دیدار تاریخی، کاستاندا به طرزی عجیب تحت تاثیر نگاه اسرارآمیز دونخوان قرار میگیرد. بین کاستاندا و پیرمرد سرخپوست گفتوگویی در میگیرد. کاستاندا در مورد گیاهی طبی و توهمزا به نام پیوته حرف میزند و مدعی داشتن اطلاعاتی در این زمینه میشود. پیرمرد سرخپوست در سکوت به حرفهای او گوش میدهد و سپس سوار اتوبوس شده و ایستگاه را ترک میکنند. کاستاندا سکوت شمن سرخپوست را نشانهای بر ناکامی این قرار ملاقات قلمداد میکند. اما در نگاه پیر مرد چیزی ناشناخته و مبهم وجود داشت که ذهن کاستاندا را به تلاطم وا میداشت.
متن کامل مقاله را به صورت PDF از اینجا دانلود کنید:
تاملی بر آموزشهای دونخوان - ۱.pdf
مقالات مرتبط:
کاستاندا و شمنیزم سرخپوستی